17 April 2010

باران بهاری

دوست قدیمی من، همکلاسی روزهای قدیم پر از موسیقی، حالا مادر شده و این خبر خوش این روزها است. دختر فسقلی اش با خیال راحت و بی عجله تصمیم گرفت که بیاد و ببینه چه خبره در این دنیا. می دونم که مادر بی نظیری می شه و می دونم که یکی به آدمهای باشعور جهان اضافه شد. می دونم که دخترش فضول، اذیت کن، پر از دیوانگی های دلنشین، پر از ایده های عجیب و غریب، و پر از شور زندگی خواهد بود و این خیلی خوشحال کننده هست. به نیکی تبریک می گم و به خودم تبریک می گم که دوست خوبی دارم که حالا در بهار یک باران تر و تازه رو با خودش به خونه برده.

5 comments:

  1. اميدوارم كمتر رنجي نصيب اش شود.

    ReplyDelete
  2. آرزو میکنم بداند به کجا پا گذاشته.
    برایش دانستن را آرزو می کنم. فهمیدن را.

    ReplyDelete
  3. oo, yekee be jame moon ezafe shod, kheily khoob!
    kheily mobarak bashe!

    hala age beshe ke ostad kamtar kar koni, bebinimet! vali hala agaram nashod dige ma oomadim aaa!

    ReplyDelete
  4. حتمن همینجوری هست که تو می گی. مبارک باشه. الهی بمیرم براش تو این دنیا آخه ... ای بابا تبریک بگو. آره جای خوبیه

    ReplyDelete
  5. چند روزه بلاگت به روز نشده . کجایی ؟ خوبی؟

    ReplyDelete