15 July 2010

...

شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم ...

3 comments:

  1. هلهله کودکان از تولد غنچه ای کوچک ,بهار اگاهیست.حلول ستاره از دزیچه به رختخواب مهربانی محض است و شاید زندگی تعارف نان.............agar rozi dobare az kavir gozar kardin,be jae dost e parande manam dar aseman kavir parvaz konin..........bi meghdar mamnonam.

    ReplyDelete
  2. نه پیدا در چشم منی
    نه پنهانی از نظرم...

    ReplyDelete
  3. پشت سر هر معشوق ، خدا ایستاده است
    پشت سر هر آنچه که دوستش می داری
    و تو برای این که معشوقت را از دست ندهی
    بهتر است بالاتر را نگاه نکنی
    زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد
    و او آنقدر بزرگ است
    که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند

    پشت سر هر معشوق ، خدا ایستاده است
    اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی
    اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح
    خدا چندان کاری به کارَت ندارد
    اجازه می دهد که عاشقی کنی
    تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی . . .

    اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی
    خدا با تو سختگیرتر می شود
    هر قدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر
    و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر
    بیشتر باید از خدا بترسی
    زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد
    مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند

    پشت سر هرمعشوقی ، خدا ایستاده است
    و هر گامی که تو در عشق برمی داری
    خدا هم گامی در غیرت برمی دارد
    تو عاشق تر می شوی و خدا غیورتر
    و آنگاه که گمان می کنی معشوق چه دست یافتنی است
    و وصل چه ممکن و عشق چه آسان

    خدا وارد کار می شود و خیالت را درهم می ریزد
    و معشوقت را درهم می کوبد
    معشوقت ، هر کس که باشد
    و هر جا که باشد و هر قدر که باشد
    خدا هرگز نمی گذارد میان تو و او ، چیزی فاصله بیندازد
    معشوقت می شکند و تو ناامید می شوی
    و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است

    ناامیدی ازاینجا و آنجا

    ناامیدی از این کس و آن کس

    ناامیدی از این چیز و آن چیز

    تو ناامید می شوی و گمان می کنی

    که عشق بیهوده ترین کارهاست

    و برآنی که شکست خورده ای

    و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق

    و آن همه عشق را تلف کرده ای

    اما خوب که نگاه کنی

    می بینی حتی قطره ای از عشقت

    حتی قطره ای هم هدر نرفته است

    خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته

    و به حساب خود گذاشته است

    خدا به تو می گوید:
    مگر نمی دانستی
    که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است؟
    تو برای من بود که این همه راه آمده ای
    و برای من بود که این همه رنج برده ای
    و برای من بود که اینهمه عشق ورزیده ای
    پس به پاس این ؛
    قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم
    و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم.
    و این ثروتی است که هیچ کس ندارد
    تا به تو ارزانی اش کند
    فردا اما تو باز عاشق می شوی
    تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر
    تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر
    راستی :
    اما چه زیباست
    و چه باشکوه و چه شورانگیز
    که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است!

    عرفان نظرآهاری

    ReplyDelete