Its a selfish desire to share your crazy thoughts and words with others ... voila ... and by the way , This blog is anything but political, I hate politics ...
18 March 2012
یک خبر بد دیگر
دلم چقدر گرفت که شنیدم استاد ذوالفنون یکباره گی در عاشقی پیچید و این آخر سالی رفت از میانمان ... بعد یاد سروش افتادم اول از همه حتمن چقدر دلش غمگین است ، سروش رفیقی قدیم است ، بلند بالا و پر از محبت و گرم و دلنشین و از همه ی ما حتمن همین الان دلش غمگین تر است ... یاد استاد گرامی باد و دل رفیقمان هم غمش کم باد ... چقدر زندگی کردیم با گل صد برگ چقدر زندگی کردیم با آتشی در نیستان ... می خواهم بگذارم صدای چهار مضراب استاد بپیچد در خانه و بعد هم ... یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا ... یار توئی غار توئی خواجه به مگذار مرا ......... نور توئی سور توئی ...... ء
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment