16 August 2011

شش ساله گی

عاشق معلم زبان انگلیسی ام شده بودم

که موهای طلائی داشت و پوست بی رنگ

حتا نه سفید

بی رنگ

شفاف و نرم و بی رنگ.

می خواستم زود بزرگ شوم

تا هم سن بشویم وُ

ازدواج کنیم.

بچه هایمان را بگو

یکی مو طلائی مثل مادرش اما فرفری و زبر مثل من

یکی مو مشکی مثل من اما نرم و صاف و بلند مثل مادرش

پدرسوخته ها

چه خوب انگلیسی حرف می زدند.

2 comments:

  1. پس چقدر گوش می دادی به حرفاش ..... احتمالا همش وقتی اون درس می داده, داشتی اسم انتخاب می کردی واسه بچه ها . :)

    ReplyDelete
  2. ای خل
    تو اگه بدونی من همون سن و سال‌ها عاشق کی بودم، دودستی می‌زنی تو سرت

    ReplyDelete