بچه های حالا از ما با هوش ترند انگار اما من حاضر نیستم جای آنها باشم، یک شبی را تصور کنید که پدر من از سر کار بر می گردد و یک نوار کاست برای من خریده است که نامش "خروس زری پیرهن پری" هست و من هنوز خیلی وقت ها با خودم زمزمه می کنم : خلعت زر به برت / تاج یاقوت به سرت / پیرهنت از پر زرد / پر دمبت لاجورد
اینترنت و دی وی دی و این ها نداشتیم اما شاملو برایمان قصه می نوشت و پدر و مادرهایمان نوار کاست برایمان می خریدند و این خیلی خوب بود ... خلعت زر به برت ... تاج یاقوت به سرت ...
اینترنت و دی وی دی و این ها نداشتیم اما شاملو برایمان قصه می نوشت و پدر و مادرهایمان نوار کاست برایمان می خریدند و این خیلی خوب بود ... خلعت زر به برت ... تاج یاقوت به سرت ...
No comments:
Post a Comment