08 February 2011

حرف حساب

سر نفت شمالی یه پیرمرد خیلی خمیده و ضعیفی با یه پاکت اومد طرفم گفت: پسرجان اینجا رو بخون ببین چی نوشته ، من سواد ندارم. خوندم: مربوط به دایره ی پرداخت بدهی های شهری ... یه همچین چیزی ... گفتم : پدرجان من نمی فهمم این چیه اما آخرای این خیابون یه جایی مال شهرداری هست ، شاید مربوط به اوناست ... گفت: نه! مال اداره ی مالیاته ! گفتم : آها یه اداره ی مالیات هم اونجا اون طرف خیابون هست ... گفت: نه! اینجاست توی این کوچه ...

گفتم: خب! پس با من الآن دیگه کاری نداری؟ گفت: نه دیگه! چیکار دارم؟ خودم می دونم باید چیکارش کنم، فقط می خواستم ببینم روش چی نوشته ... که می گی تو هم نمی فهمی !!

راست می گفت خب!

No comments:

Post a Comment