04 December 2010

سوگند



گاهی نیمه های شب از خواب می پرم و در سرم ترانه ای دارد خودش را به در و دیوار می کوبد. عجیب و بی ربط و از ناکجا می آیند این ترانه ها و نوبت این یکی بود دیشب تا همین الآن صد نفر در سرم دارند این را می خوانند. البته که صدای ویگن از همه بلند تر است این وسط.
دیدن این پست هم خیلی بی ربط نبود انگار به این حس

5 comments:

  1. به ویدئو که می‌رسم، دست و دلم نمی‌ره به «پلی کردنش» ... فکر می‌کنم این همه صبر کنم و بعد اونی نباشه که دلم می‌خواد، اتفاق خوشایندی نیست در عالم کندیه اینترنت ... پس محض رضای خدا و دل ما 2 خط بنویس ببینیم چیه اصل این سوگند

    ReplyDelete
  2. استاد انوشه این ویدئو نیست، بعد هم چند بار تا حالا ما چیز بد به شما نشون دادیم خدائی؟ این آهنگ سوگند استاد ویگن هست : بر تو و آن خاطر آسوده سوگند / بر تو ای چشم گنه آلوده سوگند / بر آن لبخند جادوئی / بر آن سیمای روشن / کز چشمان تو افتاده / آتش بر هستی من ........... پس گوش کن محض رضای خدا و دل ما گوش کن ... ارادت

    ReplyDelete
  3. محض رضای خدا و دل من و شما خواستیم گوش بدیم، نشد که نشد ... گفت پلاگین دانلود کن و ناز کرد و قر داد و دست آخر ما که چیزی نشنویدیم ... راجع به «چیز بد» هم حضوری باهم صحبت می‌کنیم و هم را قانع

    ReplyDelete
  4. در ضمن، استاد فقط کاهه است و بس ... از کی ما استاد شده‌ایم و به ظاهر این‌قدر بیگانه در کلام!؟

    ReplyDelete
  5. بیگانه؟ حاشا و کلا ... هیچ وقت بیگانه نیستی ... دوست و رفیق و عزیز قدیمی دیروز و امروز و همیشه هستی و استاد هم محض ابراز ارادت است که خوب استاد هم هستید ... حضوری صحبت می کنیم و استادی شما را یادآوری ... درود بر دوست

    ReplyDelete