17 August 2010

اینجوریا ... اونجوریا

یه تخمه آفتابگردون هایی هستن که خیلی درازن بعد خیلی هم درشتن ... مثلن سه سانت و نیم قد شه بعد چاقه کلی ... یه عالم طول می کشه که فقط ترق ترق ترق بشکنیش ... بعد تهش اون ته تهش یه مغز فسقلی دو میلی متری هست ... تازه گاهی هم تلخه بعد باید ده تا چیز دیگه بخوری تا مزه ی زهر مار و کوفت از دهنت یره ... کم شه اقلن ...

بعد یه آدمایی هم اینجورین ... آخ ...

---

یه شکلات هایی هستن که خیلی بسته بندی خوشگلی دارن ... یعنی فقط دیدن کاغذشون کافیه که روانی شی اینقدر که خوبه ... بعد بازش که می کنی کاغد توئیش هم عالیه ریختش ... بعد اونو که باز می کنی بوش می ره تو مغزت ... بوی شکلات خوب ... یه کم تلخه ... هیجان انگیزه اصلن همه چیزه ... بعد وقتی می ذاریش تو دهنت تمام سلول های تنت به شکرگزاری کاینات مشغول می شن اینقدر که شکلاته خوبه ... بعد تا خیلی وقت اصلن نمی خوای چیزی بخوری که هی مزه ی شکلاته باشه تو دهنت ... یعنی از دیدنشون تا خوردنشون تا خاطره ی بعدش همه ش بی نظیره ...

بعد یه آدمایی هم اینجورین ... آخ ...

12 comments:

  1. آقا من اساسی شکلات دلم خواست و اون مزه و اون خوردنه و خاطره ی بعدش و آخ آخ از ازون آدم های شکلاتی

    ReplyDelete
  2. یه آدماییم شبیه آب زمزمن که طاهره خانوم به هنش کشیده آورده داده به کبری جان. کبری جان داده به آقای ب و اون آبِ یه جوری از تو در یخچالِ خونه آدم سر درآورده که هر دفعه که در یخچال باز می کنی اول باید مراسم مخلصیم چاکریم با زمزم جان انجام بدی بعد بری سراغ کارای دیگت و اتفاقا یه روز آدم میفهمه که ۷-۸ سالی اونجا بوده بدون اینکه کسی بهش دست بزنه یا اون بخواد که کسی باهش کاری داشته باشه. همیشه هست در یخچال که باز کنی شیشه اول نه دوم نه سومی.

    ReplyDelete
  3. to khodet ghando nabati.shokolati,shokolati

    ReplyDelete
  4. این دو تا آخ چقدر فرق داره با هم

    ReplyDelete
  5. مورچه کارگرAugust 18, 2010 at 10:26 PM

    J'ai beaucoup aimé la photo que tu as partagé sur le facebook...

    ReplyDelete
  6. جلوی سعادت و شقاوت انسان تنها یک کلمه نوشتن:بینهایت

    ReplyDelete
  7. يه روزايي هستن كه با آفتاب شروع ميشن و تو گرماشون رو باور ميكني، طولي نمي كشه كه ابر مياد و باد سرد از لابلاي منافذ پوستت ميره توي وجودت كه دروني بشه ، اونوقت بارون مي باره و تو حسابي خيس ميشي...تا مي خواي با خيس شدنت دوست بشي و بي خيال زير بارون قدم بزني ،آفتاب راه خودشو از بين ابرا باز ميكنه و آي ي ي ي باز ميكنه كه تبخير ميشه هر چه خيسي در وجودت بوده.... بعد يه گوشه ميشيني و با خودت فكر ميكني كه امروز رو با همه فصلهاش، اتفاقها و سرگيجه هاش دوست داشتي، حتي بيشتر از روزهايي كه فقط يه فصل برات فرمانروايي ميكنه....
    بعضي آدمها هم همين طوري ان، چهار فصلن و حتي كه بيشتر، گيجت ميكنن، مي رقصوننت با هر سازي كه بخواد دلشون، بي رحمن گاهي و يه وقتايي بي نهايت مهربون....بعد تو ميبيني كه با همه اينها خيلي هم دوسشون داري ...يعني كه حتي بيشتر از 6358

    ReplyDelete
  8. @ arash: are vaghean intor adamaei ham hastan....yekish khode man ...vali vaghean man khasatm ta intor basham???? ya chon baste bandim ghashang nabude ta dele kasi o ab bendaze!!! tanha mundam gushe yakhchal???? bazi adma ham faghat harf mizanan o shoar midan

    ReplyDelete
  9. خاله سیلویا، این آدمای چهارفصل رو که خیلی خوب گفتی اما من 6358 رو نگرفتم کلن ... البته امروز نصف مغزم خوابه هنوز ... اون نصفه ای که اصولن کار می کنه منظورمه ... نصفشو که کلن گذاشتم آک بمونه :) ء

    ReplyDelete
  10. آخه وقتی اسم نمی نویسین من الآن بگم @ کی؟ بگم @ انانیموس که حوب دوتا انانیموس هستن اینجا ... خلاصه @انانیموس آخری! : بسته بندی قشنگ اصلن یک تعریف فیکس نیست، یعنی هر بسته بندی ای که به نظر یک کسی خیلی قشنگه به نظر یه کسایی حتمن قشنگ نیست و برعکس ... خلاصه شما هم شکسته نفسی نفرمائین ... بسته بندی شما هم حتمن قشنگه ... البته اینکه بعضی ها حرف زیاد می زنن که راست می گی یکیش خود من!! :) والا، آدم باید حرف راست رو بزنه دیگه ... ارادت

    ReplyDelete
  11. خاله سيلوياAugust 22, 2010 at 12:50 PM

    Lol
    وقتي از يك تا 10 رو ياد گرفتم، فكر ميكردم 6
    براي نشون دادن ِ بزرگي و نهايت هر چيزيه... مثل نهايت دوست داشتن.
    گمونم هر كدوممون يه زماني يه عدد بزرگ براي خودمون داشتيم.
    حالا هم زياد براي من فرقي نكرده... يه 6 كه اول هر عددي باشه اون عدد براي من خيلي بزرك و قابل توجه ميشه
    ....
    همين :)

    ReplyDelete