گروه عجیبی بودن این خاله های انتقال خون. همه شون خاله بودن برام و همه شون تو انتقال خون کار می کردن با مامان. و مهمونی ها و سفر ها و دوستی ها و همه چی همیشه با هم بود. شوهرهاشون هم همه عمو ها بودن. بعد توی این مهمونی ها یه پای ثابت همیشه آواز خوندن بود. هر کی متخصص یه چیزی بود یا یه خواننده ای یا یه سبکی. عمو یوسف و خاله فرشته هر دو مرضیه می خوندن خیلی خوب. و این صداها موند برای همیشه در دل و گوش و ذهن من.
بعد سالها بعد یه جایی یه نصف شبی گفتم: عمو یه چیزی بخونین ... صداش آروم بود همیشه و خیلی مهربون. گفت: چی بخونم عمو؟ گفتم: یه دل اینجا، یه دل اونجا ... بعد شروع کرد که: یه روزی رفتم که رفتم رو واست خونده بودم ... اون زمونم به خدا تو کار دل مونده بودم ... یه دل اینجا ... یه دل اونجا ... اشک حسرت توی چشما ... من عزیزم راه دوره ...
نصف شبی بود و اشکی آروم آروم می اومد و صدای عمو یوسف بود که خاطره ی کودکی های اون سالها بود و حس و حال عاشقی سالهای بیست سالگی و بیست و پنج سالگی و ... دلتنگی های عاشقانه ی بیست سالگی و بیست و پنج سالگی ...
توی ماشین مزدا بودن ها و صدایی که می خوند: حکایت از چه کنم ... شکایت از که کنم ... که خود به دست خود آتش بر دل خون شده ی نگران زده ام ... و مزدا که از سالها پیش روانی می شد با: چون بگذرم از این ره با پای شکسته ...
بعد ما شدیم یه گروهی که دوستای خوب شدیم برای گاهی دور هم جمع شدن و همیشه با هم کار کردن و توی مهمونی ها آواز خوندن پای ثابت بود و گاهی ترانه ای از مرضیه میومد وسط و همیشه چه می چسبید. فرشید بود و گیتارش و صدای ما که: فردا دوباره پاییز می شه باز ... دلش ز غصه لبریز می شه باز ... ای آسمون بهش بگو پشیمون می شی ... به سوز عاشقی قسم که دلخون می شی .... دو سه شبه که چشمام به دره ... خدا کنه که خوابم نبره ...
حالا شنیدم و دیدم که خانم مرضیه در پاریس درگذشته و مرضیه برای من صدای خاطره هاست و کودکی ها و عاشقی ها و ... دلم گرفت از این خبر ... گرچه هنوز و همیشه می شود که خواند و شنید که: دل تا بی تاب نشده ... اشک تا سیلاب نشده ... خداحافظ ... خداحافظ ... وقتی دل بد می آره ... گریه حاصل نداره ... خداحافظ ... خداحافظ ...
یه دل اینجا ... یه دل اونجا
ReplyDeleteدلم گرفت.زدم زیر سنگ خارا...روحش شاد
ReplyDeleteمرضیه هم ...آرامشش مبارک
ReplyDeletemarziyaro taghriban nemishnasam, sedasho doos daram, azash kheyyli kam shenidam, va inke nemishnasamesh... amma alan ke ino khoondam, yejaee oon paeen maeenaye galoom gerefte, tarjih midam abe galoomo ghoort nadam alan...
ReplyDelete